چرا هوای تهران پس است؟
به گزارش لیسو، بیایید کمی به عقب بازگردیم، ما چه کردیم که بارگذاری به تهران از حد گذشت؟
به گزارش خبرنگاران، اسماعیل کهرم، بوم شناس، در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: از حضرت مولانا مدد می جویم که فرمود: این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا. به فرموده این متفکر بزرگ، نتیجه اعمال ما، به خود ما بازمی گردد. در کتاب های دوره ابتدایی می خواندیم که هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی. پشت کامیونی نوشته بود: خیر و شر هر عمل کز آدمی سر می زند، مزد آن امروز و فردا پشت در، در می زند. زیباترین اشعار و عبارت های مردمی را پشت اتوبوس ها، وانت ها و کامیون ها خوانده ام. اخیراً در میدان شوش تهران انبوهی از این نوشته ها و نقاشی ها را در گوشه ای یافتم.
راننده ها آنها را می خریدند و پشت وسیله نقلیه خود نصب می کردند. یک راننده خوش ذوق این نوشته را نصب نموده بود: جایزه جیم شدن از مدرسه. این راننده خوش قریحه شاید فراموش نموده بود که چه خدمتی به صنعت حمل و نقل ایران می نماید!
در منطقه فریزهند بودم. دهکده ای در انتظار خاموشی. در دامنه کوه کرکس و نزدیکی های ابیانه زیبا. پدر و پسری مشغول بار بستن به پشت یک الاغ بودند. پدر به طعنه به پسر گفت: بار اضافه سوار نکن! کمر زبون بسته می شکنه. به یاد تهران افتادم. ما به تهران جفا نموده ایم و بار اضافی بر این شهر زیبا تحمیل نموده ایم. احتمالاً بارگذاری اضافی از پدران ما به ارث رسیده است. همان طور که ظرفیت حیوان چهارپا در قبول بار اضافی محدود است. تهران نیز در مقابل این بارگذاری ها توان بسیار محدودی دارد و ما از این حد فراتر رفته ایم. بسیار فراتر!
چندی قبل میزبان تعدادی از نمایندگان مجلس آلمان بودیم و وقتی به آنها گفتم، تهران به خاطر هوای مناسب به عنوان پایتخت انتخاب شده است، گفتند: به محض فرود در فرودگاه بوی دود را حس کردیم. ولی چه شد که یک شهر خوش آب و هوا تبدیل به یک دیگ زودپز شد. هوای تهران، از نظر ما که در آن زندگی می کنیم مانند فضای داخل یک دیگ زودپز است. حتی به قابلمه ای که بر سر آن دم کنی گذاشته اند شبیه است. آن چه به آن وارونگی می گویند در اثر فراوری گازهای نفسگیر و صعود آنها به طرف بالای تهران، صورت می گیرد ولی لایه های هوای سرد روی این گازهای نفس کُش را می گیرد (مثل همان دم کنی) و اجازه خروج این گازها را نمی دهد. دود و دم باز هم به طرف شهر بازمی گردد و بر شدت آن نیز افزوده می گردد. در این شرایط باید منتظر باد، باران، تگرگ و برف ماند. تنها کاری که می گردد کرد، همان است که می کنیم: زوج و فرد کردن. تعطیلی مدارس و دانشگاه ها... کمااین که در شرایط مشابه، فرانسه نیز مبادرت به اعلام زوج و فرد کرد.
بیایید کمی به عقب بازگردیم، ما چه کردیم که بارگذاری به تهران از حد گذشت؟
بنده هر چه به کشورهای اروپایی نگاه می کنم. شهری با جمعیت برابر تهران پیدا نمی کنم! در آسیا چرا، حتی شهرهای با جمعیت 20میلیون نفر هم داریم (بمبئی یا مومبای). تهران را در قدیم چنارستان می نامیدند. چه بر سر چنارها آمد؟ من یادم می آید که در کودکی از پیچ شمیران به طرف تجریش تمام زمین ها پوشیده از چنارستان ها بود.
اکنون جای آنها را چه گرفته ؟ ساختمان های بلندمرتبه ای که جلوی جریان باد را سد می نمایند. باد غالب تهران از جنوب غربی به طرف شمال شرقی است و در تمام این راستا برج بنا نموده ایم که جلوی رودخانه باد را سد نموده است. یعنی هوای تهران در حالت ایستا قرار می گیرد. جغرافیای دوران دبیرستان را به خاطر می آورید؟ وسعت ایران عزیز ما، 1648000کیلومترمربع است، (هفدهمین کشور جهان) و وسعت تهران 800کیلومترمربع است ولی اشکال اینجاست که حدود یک سوم صنایع ایران در تهران و یا اطراف آن مستقر است! چرا سایر مناطق ایران از حضور صنایع محروم هستند و تهران زیر بار سنگین این صنایع نصفه نیمه کمر خم نموده است. (نمونه ای از بارگذاری) به مرور فضای سبز کاهش یافت و وسایل نقلیه عمومی، افزایش!
حدود 17میلیون موتورسیکلت در ایران وجود دارد که حدود 3.5میلیون در تهران است و هر کدام به اندازه 8اتومبیل سواری آلودگی هوا و آلودگی صوتی فراوری می نمایند. اتومبیل های کهنه و قدیمی نیز همچنان هوا را آلوده می نمایند. کامیون ها در طول شب نخاله های ساختمانی را به خارج از تهران منتقل می نمایند و مسیل ها را می بندند و سیل را به خیابان های تهران راهنمایی می نمایند. این کامیون ها آلاینده ترین اگزوزها را دارند. ولی در شب کسی نمی بیند! خودروسازان هم از آشفته بازار استفاده می نمایند با فراوری اتومبیل های بی کیفیت و گران قیمت هوا را هرچه بیشتر آلوده می نمایند. نمونه آن پیش فروش اتومبیل های یورو4 برخلاف قانون هوای پاک و دستور سازمان حفاظت محیط زیست بود که همین روزها موجب خشم عمومی می گردد. این پیش فروش با حمایت وزارت صنعت به وسیله ایران خودرو اجرا شده است.
روزنامه همشهری در خصوص پیش فروش اتومبیل های یورو 4نوشت: پیش فروش آلاینده ها. تیتر دیگر روزنامه ها نیز این بود: مسافر خیلی زیاد، واگن مترو کم. یعنی دولت محترم نمی تواند از مردم بخواهد که از وسایل نقلیه عمومی استفاده نمایند یا از سرنشین های اتومبیل های تک سرنشین بخواهد که با مترو یا اتوبوس رفت وآمد نمایند!
ملاحظه می فرمایید که بارگذاری بیش از حد را معمول نموده ایم. ما دومین ذخیره گاز جهان را داریم و موتورسیکلت های ما بنزین گران قیمت و آلاینده را می سوزانند.
من با بیانات روح بخش مولانا آغاز کردم. با فرمایشات سعدی بزرگ به خاتمه می برم. یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی برخواند. فرمود تا جامه از او برنمایند و مسکین برهنه به سرما همی رفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست، سنگی بردارد و سگان را دفع کند. در زمین یخ گرفته بود. عاجز شد و گفت: این چه مردمانند، سگ را گشاده اند و سنگ را بسته ما نیز در تهران چنین نموده ایم. فضای سبز را معدوم نموده ایم و دود و دم را افزون. الحق که خود نموده را تدبیر نیست.
منبع: خبرگزاری ایسنا