اروپا در انتظار داروهای بیوتک ایران
به گزارش لیسو، کیلومتر 22 جاده مخصوص کرج، دو ساختمان شیشه ای به رنگ آبی تیره نشسته اند کف زمینی پر از گل و گیاه. نوبودن شان نشان از کم سن وسالی شان دارد. محوطه ای سرسبز پیش چشم قرار می گیرد و راه باریکی که به سمت ساختمان شیشه ای انتهای حیاط باید در پیش بگیری تا برسی به یک ساختمان تروتمیز.
برای سفر به تور اروپا با بهترین کارشناسان مشورت کرده و بهترین برنامه سفر را انتخاب کنید.
اینجا پرسیس ژن یعنی شتاب دهنده حوزه داروی بیوتک ایران است. در واقع هیبریدی از شتاب دهنده و مرکز رشد به شمار می رود. فلسفه ما توسعه تکنولوژی و درهای باز است. صاحبان ایده می توانند به اینجا بیایند و با توسعه تکنولوژی شان به محصول برسند و بعد وارد بازار شوند. این گفته امیرحسین کارآگاه، مدیرعامل پرسیس ژن است.
در این مرکز تاکنون 51 تیم پذیرش شده اند که 4 محصول بیوتک به بازار ارائه نموده اند و 2محصول دیگر هم به زودی وارد بازار می شوند؛ محصولاتی که مخصوص بیماری های خاص و صعب العلاج هستند. این محصولات را تیم های کوچک دانش بنیان یا استارتاپی فراوری می نمایند و ارزش این کار به این است که فارغ التحصیلان دانشگاهی به بازار کار متصل می شوند و محصولی را فراوری می نمایند که ایران را از وارداتش بی احتیاج می نماید.
این شتاب دهنده که با سرمایه اولیه چند ده میلیارد تومانی راه اندازی شده، همه زیرساخت های لازم جهت رسیدن ایده به محصول را برای تیم های فناور، فراهم نموده است. اندازه بازار داروی بیوتک در ایران بین 2 هزار تا 2 هزار و 500 میلیارد تومان است و صادرات سالانه داروهای بیوتک ایران تا 50 میلیون دلار است.
امیرحسین کارآگاه در گفت وگو با شنبه از این شتاب دهنده گفته و اهدافی که دنبال می نمایند. همچنین در خصوص شرکت های دانش بنیان حرف زده و اینکه آیا در این زمینه با حباب روبرویم یا بیش از 4600 شرکت دانش بنیان، وجود حقیقی و محصول حقیقی دارند.
کارآگاه همچنین شتاب دهنده حوزه دارو و سازوکارش را متفاوت از شتاب دهنده حوزه آی تی می داند و در این مورد شرحاتی ارائه نموده است. تسریع در فراوری داروی بیوتک در مقابل شرکت هایی که سابقه ای چندین دهه ای دارند، بخش دیگری از صحبت های کارآگاه بوده است.
چالش های بازار دارو، وجود مافیا در این بازار و سختی های کار تیم های نوپا در مقابل چنین شرکت هایی از دیگر محورهای گفت وگو بوده است. شرکت هایی که گاه تا 70درصد از سهم محصول تیم های نوپا را طلب می نمایند و تیم های فناور برای زنده ماندن و ادامه حیات، گاه چاره ای جز همکاری یا پیوستن به این شرکت ها ندارند.
از پرسیس ژن بگو و اینکه چه است و چه می نماید؟
اینجا یک شتاب دهنده حوزه داروی بیوتک است؛ یعنی اگر شتاب دهنده در حوزه دارو را جایی بدانیم که در حال فراهم کردن زیرساخت تحقیق و توسعه برای دیگران است و مرکز رشد را جایی بدانیم که برای دیگران زیرساخت فراوری را فراهم می نماید، پرسیس این دو ساختار را فراهم نموده است.
این شتاب دهنده یک ساختمان مخصوص R&D(آر. اند. دی) برای دیگران دارد و ساختمان دیگری مخصوص فراوری برای دیگران. اتفاقی که می افتد این است که ورود به یک ساختمان با ایده است و ورود به ساختمان دیگر با تکنولوژی صنعتی بوده و خروجی این ساختمان همان تکنولوژی صنعتی است؛ یعنی یک ایده وارد می گردد، به تکنولوژی صنعتی تبدیل شده و در ساختمان بعدی به محصول تبدیل می گردد.
در صنعت داروی کشور، تا پیش از این، شتاب دهنده و آر.اند. دی برای دیگران را نداشتیم اما در حوزه داروهای شیمیایی فراوری برای دیگران را داشتیم؛ یعنی اگر کسی پرونده محصولش یا تکنولوژی اش آماده بود، می توانست به آنجا برود و در یک شرکتی، به صورت قراردادی فراوری کند. در حوزه داروهای بیولوژیک که داروهای بیماران خاص و صعب العلاج است، این ساختار وجود نداشت. این زنجیره را پرسیس ایجاد کرد. بنابراین ما با شتاب دهنده آغاز کردیم و مرکز رشد را به آن اضافه کردیم و این هیبرید شکل گرفت.
اصل تفاوت اینجاست که شتاب دهنده های حوزه آی تی، عمدتا شتاب دهنده های خدماتی هستند. اما ما شتاب دهنده فناوری هستیم که خروجی ما، محصول است؛ یعنی محصولی دارویی را که محصولی بیولوژیک است، از صفر آغاز می کنیم و به یک تکنولوژی می رسیم که این تکنولوژی در واقع محصول ماست. همچنین خط قرمزی در اینجا قرار داده ایم که روی محصول مشابه فراوری داخل، کار نکنیم. ضمن اینکه تفاوت دیگری هم وجود دارد که مربوط به بحث های مالی است. شتاب دهنده آی تی، تنها به فضای کار اشتراکی و اینترنت احتیاج دارد اما ما در اینجا زیرساختی که فراهم می کنیم، باید آر. اند. دی یک شرکت داروسازی باشد
با این شرح شما، این سوال برای من ایجاد شد که چه تفاوتی بین پرسیس و شرکت های داروسازی سنتی کشور وجود دارد؟
تفاوت این است که آنها آر. اند.دی و فراوری برای خودشان دارند و در محدوده شرکت و فضای فراوریی خودشان این خدمات را عرضه می نمایند اما پرسیس، آر.اند.دی و فراوری برای دیگران است. فلسفه ما توسعه تکنولوژی و درهای باز است. صاحبان ایده می توانند به اینجا بیایند و با توسعه تکنولوژی شان به محصول برسند و بعد وارد بازار شوند.
شتاب دهنده حوزه دارو با شتاب دهنده های حوزه آی تی چه تفاوتی دارد؟
تفاوت های زیادی بین این دو وجود دارد؛ مثلا در حوزه قوانین و رگولیشن یا در حوزه ساختارهایی که خود ما برای این حوزه ایجاد نموده ایم. همه این موارد ویژه صنعت دارو ست. حتی اینقدر این ویژه سازی و متناسب سازی ساختارهای پرسیس ژن براساس صنعت دارو بود که از یک جایی به بعد، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری معتقد بود که این دیگر شتاب دهنده نیست، چون آنها چارچوب های شتاب دهنده های حوزه آی تی را می شناختند، اما این ساختاری که ایجاد کردیم، جواب داد.
من پاسخ سوالم را نگرفتم. علاوه بر مواردی که گفتید، می خواهم به تفاوت های شتاب دهنده حوزه دارو با شتاب دهنده های حوزه آی تی اشاره کنی.
اصل تفاوت اینجاست که شتاب دهنده های حوزه آی تی، عمدتا شتاب دهنده های خدماتی هستند. اما ما شتاب دهنده فناوری هستیم که خروجی ما، محصول است؛ یعنی محصولی دارویی را که محصولی بیولوژیک است، از صفر آغاز می کنیم و به یک تکنولوژی می رسیم که این تکنولوژی در واقع محصول ماست. همچنین خط قرمزی در اینجا قرار داده ایم که روی محصول مشابه فراوری داخل، کار نکنیم. ضمن اینکه تفاوت دیگری هم وجود دارد که مربوط به بحث های مالی است.
شتاب دهنده آی تی، تنها به فضای کار اشتراکی و اینترنت احتیاج دارد اما ما در اینجا زیرساختی که فراهم می کنیم، باید آر. اند. دی یک شرکت داروسازی باشد. هزینه های ما به این صورت است؛ مثلا برای خرید یک یخچال ایرانی، 20میلیون تومان، سانتریفیوژ تا 600 میلیون تومان، فرمانتور یک میلیارد و 500میلیون تومان، دستگاه خالص سازی 2میلیارد تومان و… سرمایه احتیاج است. بنابراین برای ایجاد یک شتاب دهنده در حوزه داروی بیوتک، سرمایه گذاری بزرگی ضروری است.
تیم هایی هم که وارد این شتاب دهنده می شوند، احتیاجهای شان در یک لپ تاپ خلاصه نمی گردد که مثلا برنامه ای بسازند یا اپی را طراحی نمایند. این تیم های فناور به مواد اولیه و وسایل و دستگاه هایی احتیاج دارد که با سرمایه گذاری مرحله بذری مانند 30 میلیون، 50میلیون یا 70میلیون و… کارشان راه نمی افتد. در اینجا سرمایه اولیه تیم ها تقریبا از 300میلیون تومان آغاز می گردد و حتی پروژه هایی داریم که پیچیدگی های خاص خود را دارند و سرمایه اولیه مورد احتیاجشان بیش از یک میلیارد تومان است.
تفاوت دیگر ما با دیگر شتاب دهنده ها مربوط به خدمات علمی است که با استخدام پرسنل حرفه ای در اختیار تیم ها قرار می دهیم. در حوزه داروهای بیوتک، 84 فرایند تخصصی داریم. بنابراین یک تیم دو یا سه نفره، به این 84 فرایند تسلط ندارد. در نتیجه پرسنل ما کنار تیم ها قرار دارند و بخشی از کار، توسط کارکنان ما انجام می گردد.
سرمایه اولیه مورد احتیاج تیم های فناور را که به آن اشاره کردی، شما در اختیارشان قرار می دهید یا صرفا زیرساخت ها را آماده می کنید؟
ما به هیچ تیمی، سرمایه مرحله بذری یا سیدمانی نمی دهیم و سهامی هم از تیم ها نمی گیریم. تیم ها مواد و ملزومات مصرفی شان را خودشان باید تهیه نمایند. ما برای تامین این هزینه های تیم ها، با معاونت علمی و ستاد زیست فناوری تعامل نموده ایم که به بچه ها، تسهیلات ارائه نمایند یا به صورت وی سی، صندوق با آنها وارد مشارکت گردد. ما در این بخش، هیچ دخالتی نداریم و خود تیم ها به این صندوق مراجعه می نمایند و کارهای شان را انجام می دهند.
نوع همکاری ما با تیم ها به این صورت است که در پروژه ها با آنها شریک می شویم. به این صورت که پروژه را با هم آغاز می کنیم، پرسنل متخصص ما در کنار تیم ها حضور دارند (حتی در طی ساعات شب مثلا برای کشت سلول که 14 روز، به صورت شبانه روزی است)، بعد از اینکه محصولات آماده شد و زمانی که به دمودی رسیدیم، تکنولوژی ایجاد شده را ارزش گذاری می کنیم و هر کدام سهم مان را برمی داریم و ما دیگر در فروش آن محصول و تکنولوژی و آینده آن سهمی نداریم.
همین رفتار ما موجب شد که افراد و شرکت هایی که به سمت ما آمدند، احساس کردند که استقلال عمل بیشتری دارند. چون ما در مدیریت، هیات مدیره و سیاستگذاری های شان حضور نداریم و می توانند مستقل عمل نمایند.
از هر محصول چه میزان سهم برمی دارید؟
بسته به پروژه ایجاد شده و تکنولوژی به دست آمده، بین 10 تا 40درصد سهم پرسیس خواهد بود. در روز دمودی، وقتی پروژه ارزش گذاری می گردد و سرمایه گذار کنار کار قرار می گیرد، ما سهم مان را معین می کنیم و بعد کنار می کشیم؛ یعنی دیگر از میزان فروشش سهمی نداریم.
اگر هم تیمی خواست که در مرکز رشد پرسیس حضور داشته باشد، قراردادهای معینی داریم که به آنها ارائه می کنیم. مثلا اجاره فضا به تیم ها. یا توافق دیگری داریم که سهمی از فروش تیم را به ازای برعهده دریافت پروسه فراوری، برمی داریم.
تیم ها چه مدت زمان می توانند در شتاب دهنده پرسیس حضور داشته باشند؟
دوره پیش شتابدهی 2 تا 4 ماه و دوره شتابدهی 15 تا 24 ماه برای تیم های فناور است.
پرسیس سال 95 راه اندازی شده. الان در سال 98، چه تعداد تیم در این شتاب دهنده پذیرش شده اند؟
51 تیم تاکنون در اینجا پذیرش شده اند. 19 تیم در تیرماه 97، از اینجا خارج شده اند، 13 تیم طی چند روز گذشته خارح شده اند و مابقی الان در اینجا فعال هستند و دمودی دیگرمان در اسفندماه یا فروردین 99 خواهد بود و تیم های دیگری از اینجا خارج خواهند شد.
پرسیس ظاهرا در شهرستان ها هم حضور دارد و شعبه های دیگری هم راه اندازی نموده است. ضرورت راه اندازی این شعبه ها چه بوده است؟
یکی از ارزش هایی که ما ایجاد نموده ایم، راه اندازی شعبه در دیگر شهرهای ایران است. الان در بوشهر، اصفهان، تبریز، شیراز، ارومیه، کرمان، مشهد و اهواز شعبه های پرسیس راه اندازی شده و در تهران هم سه شعبه در دانشگاه های مختلف ایجاد نموده ایم.
شعب پرسیس با همکاری دانشگاه های علوم پزشکی راه اندازی شده اند و ضرورت این کار هم این بوده که می خواستیم این تفکر را که همه برای کارکردن باید به تهران بیایند، عوض کنیم. بچه ها باید در شهرهای خودشان به چنین امکاناتی دسترسی داشته باشند. الان 14 پروژه از پروژه های پرسیس، مربوط به شعبه های شهرهایی غیر از تهران است.
سرمایه گذاران پرسیس چه کسانی هستند؟ خصوصی هستید یا بخشی از نهادها و سازمان های دولتی؟
اینجا خصوصی است و با سرمایه گذاری افراد حقیقی آغاز به کار نموده است. بنیانگذار پرسیس هم یکی از بزرگان صنعت بیوتک ایران یعنی دکتر فریدون مهبودی است. همچنین یکی دو نفر شخص حقوقیِ خصوصی هم سهامدار اینجا هستند. در واقع اینجا متعلق به دولت یا ساختار حاکمیتی نیست. البته معاونت علمی ریاست جمهوری، حامی و پشتیبان ماست.
در سال 2019، تعداد فراورینمایندگان این داروها در جهان، به اندازه انگشتان یک دست است، چون تکنولوژی پیچیده ای دارند و قانون ثبت اختراع اعمال می گردد. از طرفی وقتی این داروهای ساخت داخل توسط فوق تخصص ها تجویز می گردد و صادرات هم صورت می گیرد، پس فراوریشان اتفاق مهمی محسوب می گردد. ضمن اینکه از کلیت صنعت بیوتک، تا 90درصدش را می توانیم در ایران فراهم کنیم؛ یعنی صنعت وابسته ای نیست و بخش های مهمی از آن در ایران انجام می گردد
یعنی هیچ گونه یاری مالی از معاونت هم نداشته اید؟
در قالب تسهیلات، وام هایی را از معاونت دریافت نموده ایم اما سرمایه گذار ما نیستند.
برای راه اندازی این شتاب دهنده چقدر هزینه نموده اید؟
در سال 95، برای راه اندازی شتاب دهنده در همین ساختمان که الان در آن هستیم و 600متر مربع زیربنا دارد، (بدون در نظردریافت هزینه ساختمان) تا 7میلیارد تومان هزینه کردیم. الان اگر یک تیم بخواهد چین شرکتی راه اندازی کند، ابتدا به ساکن، حداقل 7میلیارد تومان سرمایه احتیاج دارد.
ریسک شکست را هم باید بپذیرد. اگر هم ایده اش به خاتمه برسد، باید برای فراوریش اقدام کند. ما برای بخش فراوری هم ساختمان دیگری داریم که فراوری در آنجا انجام می گردد و تا 30میلیارد تومان برای تجهیزات مورد احتیاج در آنجا، هزینه شده است.
چنین مرکزی، هزینه ها را برای افراد صاحب ایده کاهش می دهد. حتی برای سرمایه گذاران هم ریسک را پایین می آورد. به دلیل ایجاد همین زیرساخت ها، توجه سرمایه گذاران هم جلب شده و به ما مراجعه می نمایند. ما این سرمایه گذاران را در پروژه های مان سهیم می کنیم.
در واقع وقتی افراد حقیقی و حقوقی برای سرمایه گذاری به ما مراجعه می نمایند، خودمان دخالت نمی کنیم و تیم های مان را به آنها معرفی می کنیم.
از تیم های حاضر در پرسیس گفتی و محصول محوربودن این شتاب دهنده؛ این تیم ها تاکنون چقدر محصول فراوری نموده اند؟
هر کدام از این تیم ها در واقع یک محصول است و با یک محصول وارد پرسیس شده اند. مثلا در دور نخست که 19 پروژه داشتیم که از پرسیس خارج شده اند، الان 4محصول وارد بازار شده و 2محصول در مرحله مطالعات انسانی است، چون داروهای بیوتک برخلاف داروهای شیمیایی مثل قرص و کپسول، بخشی از فرایندشان، مطالعه روی انسان است. همچنین پرونده 5محصول هم در سازمان غذا و دارو در حال مطالعه است و 8مورد هم در مرحله ورود به فهرست داروهای رسمی کشور هستند.
فهرستی وجود دارد که پزشکان موظف هستند که داروها را تنها از آن فهرست تجویز نمایند. در غیر این صورت پروانه پزشک گاه تا 6ماه تعلیق می گردد. وقتی داروی جدیدی در جهان فراوری می گردد و به ایران می آید، وزارت بهداشت باید روی آن مطالعه ای انجام دهد که آن دارو را به فهرست رسمی داروهای کشور ببرد یا نه.
ملاحظه ای که در اینجا وجود دارد، مربوط به بحث بیمه است. اگر دارو به آن فهرست راه پیدا کند، باید تحت پوشش بیمه قرار بگیرد. به ویژه داروهای بیوتکی که تیم های ما فراوری می نمایند و مربوط به بیماری های خاص و صعب العلاج است، تا 90درصد هزینه ها را بیمه می پردازد. بنابراین محصولات فراوریی تیم های ما، با طی مراحلی و با گذشت زمان، به بازار می آیند.
گفتی که 4مورد از داروها به بازار آمده اند؛ حجم فراوریی این داروها چقدر بوده است؟
حجم فراوریشان متفاوت است؛ مثلا یک مورد تا 160هزار دوز بوده. از مواردی هم که در مرحله مطالعه بالینی است، یک مورد تا اوایل بهمن ماه وارد بازار می گردد. ضمن اینکه این داروها برای نخستین بار است که در کشور فراوری می شوند.
قیمت گذاری دارو را چه کسی انجام می دهد؟
قیمت گذاری دارو در ایران، کاملا حاکمیتی است؛ یعنی وزارت بهداشت این کار را انجام می دهد. وقتی پرونده محصول را به سازمان می دهیم و روزی که سازمان به ما مجوز ورود به بازار را می دهد، قیمت را هم به ما اعلام می نمایند.
میزان فراوری یک دارو توسط تیم فراورینماینده معین می گردد یا در این زمینه محدودیت وجود دارد؟
فراوری به احتیاج بازار بستگی دارد، چون دارو تاریخ انقضا دارد، ما روی بازار مطالعه می کنیم و وزارت بهداشت هم در زمستان هر سال به شرکت های فراورینماینده نامه ای ارسال می نماید و از آنها می خواهد که ظرفیت فراوریشان را برای سال بعد، اعلام نمایند. شرکت ها هم ظرفیت و توان فراوریی شان را اعلام می نمایند. وزارت بهداشت طی چند ماه نخست سال، ظرفیت ها را می سنجد و اگر کمبودی وجود داشته باشد، با واردات دارو این کمبود را جبران می نماید.
در اینجا برای من یک سوال مطرح است؛ قبل از شما، شرکت های سنتی دارویی همین کار را می کردند. شما با سازوکار شتاب دهنده، چه تفاوتی ایجاد نموده اید؟
فرض کنید که شرکتی در حوزه فراوری داروهای بیوتک فعال بوده، آر.اند.دی معین و ظرفیت فراوری معینی هم داشته است؛ طبیعتا تعدادی محصول را هم مدنظر داشته و روی شان کار می نموده. چنین شرکتی، ظرفیتی بیش از این برای فراوری نداشته یا حتی سیاستی برای گسترش ظرفیتش و فراوری و توسعه بیشتر نداشته که مثلا شعبه های دوم، سوم یا چهارمی ایجاد کند.
از طرفی کاری به طرح ها و ایده های افراد فارغ التحصیل نداشته و روی آنها سرمایه گذاری نمی نموده است؛ بلکه چنین شرکتی خودش را بنگاه مالی می بیند که باید با تیم آر.اند.دی خودش کاری انجام بدهد. همچنین چنین شرکتی حاضر نیست که ریسک کند و آر.اند.دی خود را در اختیار صاحبان ایده قرار دهد و یک سال صبر کند تا آنها به نتیجه برسند.
ما این فضا را ایجاد کردیم که افراد مختلف با ایده های مختلف به پرسیس بیایند و فرصت داشته باشند که روی ایده های شان کار نمایند. ضمن اینکه قبل از ورودشان، براساس احتیاج بازار، گزینش می شوند؛ یعنی هدایت می شوند که محصولی فراوری نمایند که مورد احتیاج بازار است.
ما ریسک شکست را می پذیریم و حتی اگر محصول به نتیجه نرسد، تیم ها هزینه ای بابت استفاده از تجهیزات حرفه ای ما نمی پردازند؛ یعنی ما در ضرر با آنها شریک می شویم. این اتفاق موجب شد که ما بتوانیم افراد جدید و شرکت های جدیدی را به این صنعت تزریق کنیم.
از سال 73 که صنعت بیوتک در ایران راه اندازی شده تا سال 95 یعنی طی 22سال، تنها 6شرکت فراورینماینده داروی بیوتک داشتیم. اما الان، 4شرکت با 4 محصول وارد بازار شده اند و 2محصول دیگر هم در مرحله مطالعه انسانی است و به زودی وارد بازار می شوند؛ یعنی طی 3 سال، این ظرفیت دوبرابر شده است.
آن 6 شرکت که اشاره کردم، 22 محصول فراوری نموده بودند و این 6 شرکت طی این 3 سال، 6 محصول دیگر به این فهرست اضافه نموده اند و تا سال 1400، تعداد این شرکت ها و محصولات افزایش خواهد یافت.
چرا این اتفاقات و این رشد حاصل شده است؛ تفاوتی که شما ایجاد نموده اید، شامل چه مواردی می گردد؟
علت اینکه ما توانستیم فرایندها را کوتاه کنیم، این بود که تا پیش از ما، آر.اند.دی برای خود بود و هر شرکت در حوزه و محدوده خودش کار می کرد و افراد استخدام می شدند و برای شان فرقی نمی کرد که یک پروژه یک ماهه تمام گردد یا چندین ماهه. اما در اینجا کسی حقوق نمی گیرد، ما هم که زیرساخت آماده نموده ایم، اجاره نمی گیریم. پس هر دو برای نتیجه گیری کوشش می کنیم. اگر ما هم حقوق می دادیم و آنها هم اجاره می دادند، انگیزه ای برای اتمام پروژه ها وجود نداشت.
در بازار دارو، نوعی بی اعتمادی به داروی ایرانی وجود دارد. چنین نگرشی برای تیم های فناور، چالش محسوب می گردد؟ یعنی مانعی بر سر راه شان است برای فراوری بیشتر؟ ظاهرا حتی ممکن است که به لحاظ انگیزشی هم مانع باشد.
قطعا این موضوع برای تیم های داروساز، چالش به شمار می رود، چون مسائل و سختی هایی را برای بازاریابی و تبلیغات داروهای ایرانی ایجاد می نماید. نکته دیگری هم وجود دارد که مربوط به تقابل پزشکان و صنعت است. البته باید به پزشکان حق داد.
پزشک می خواهد دارویی به بیمارش بدهد که موجب بهبودی اش گردد و پزشک را به اطرافیانش معرفی کند؛ یعنی حرفه پزشک در گرو تجویز بهترین دارو ست. در حوزه داروی بیوتک ما تفاوت هایی داریم و آن مربوط به مطالعه انسانی است؛ یعنی اثربخشی داروی ایرانی در مقابل داروی خارجی آنالیز می گردد.
این مطالعه در بیمارستان های دولتی و زیر نظر دانشگاه های علوم پزشکی انجام می گردد. در نتیجه روزی دارو وارد بازار می گردد که روی تعداد قابل توجهی از بیماران، برند اصلی یا خارجی دارو و داروی ایرانی، استفاده شده و نتیجه معین می گردد. همین امر موجب می گردد که داروی بیوتک کمی مصونیت داشته باشد. ضمن اینکه این داروها، داروی بیماران خاص است و تنها گروه خاصی از پزشکان می توانند این داروها را تجویز نمایند تا مشمول بیمه شوند.
در این میان یک اتفاق دیگر هم رخ داده و آن صادرات داروهای بیوتک ایران به خارج از کشور است. از سال 91، این صادرات رخ داده است. البته نه به کشورهای ضعیف بلکه به کشورهایی چون روسیه یا انتقال تکنولوژی به ترکیه و مالزی؛ یعنی کشورهایی که خودشان صاحب صنعت و تکنولوژی هستند.
کشورهای آمریکای جنوبی هم از مقاصد داروهای بیوتک ایران هستند. صادرات این داروها به اروپا هم به زودی پررنگ تر می گردد. صادرات این داروها، موجب شده که دیدگاه ها به محصولات ایرانی بهتر گردد؛ هر چند هنوز آن چالش برقرار است و بیماران خواستار داروی خارجی هستند.
تیم هایی هم که وارد این شتاب دهنده می شوند، احتیاجهای شان در یک لپ تاپ خلاصه نمی گردد که مثلا برنامه ای بسازند یا اپی را طراحی نمایند. این تیم های فناور به مواد اولیه و وسایل و دستگاه هایی احتیاج دارد که با سرمایه گذاری مرحله بذری مانند 30میلیون، 50میلیون یا 70میلیون و… کارشان راه نمی افتد. در اینجا سرمایه اولیه تیم ها تقریبا از 300میلیون تومان آغاز می گردد و حتی پروژه هایی داریم که پیچیدگی های خاص خود را دارند و سرمایه اولیه مورد احتیاجشان بیش از یک میلیارد تومان است
اندازه بازار داروی بیوتک ایران چقدر است و بیشتر در دست شرکت های سنتی است یا دانش بنیان؟
اندازه بازار داروهای بیوتک کشور، بین 2 هزار تا 2هزار و 500میلیارد تومان در سال است. نکته مهم این است که این بازار تا 5هزار میلیارد تومان هم قابلیت بزرگ شدن دارد. در خصوص بخش دوم سوال باید بگویم که 6شرکتی که از سال 73 آغاز به کار نموده بودند، وقتی قانون دانش بنیان به وجود آمد، همگی برای دریافت گواهینامه های دانش بنیان اقدام کردند و آن شرکت ها هم دانش بنیان به شمار می شوند.
3سال است که در این اکوسیستم حضور دارید؛ از تیم های شما، 4محصول به بازار آمده است. این تیم ها را استارتاپ می دانید؟ چون خیلی از شرکت های دانش بنیان خودشان و تیم های شان را استارتاپ می دانند و از این عنوان برای شان استفاده می نمایند.
ما اینها را تیم های فناور می دانیم که وقتی وارد پرسیس می شوند، یاری شان می کنیم که شرکت ثبت نمایند. همچنین یاری شان می کنیم که تیم شان را کامل نمایند؛ از نظر بازرگانی و ساختار سازمانی، فنی، مالی و اداری و… تا روزی که از پرسیس می روند، توانایی بالایی داشته باشند.
اگر بنا بر تعریف استارتاپ یعنی اینکه یک پروژه طی مدت اندکی با هزینه کم بتوانند به نتیجه ای برسد و امکان اسکیل داشته باشد، بخواهیم در خصوص تیم های اینجا صحبت کنیم، این تیم ها را هم استارتاپ می بینیم، چون با هزینه کم و طی مدتی بسیار کمتر از آنچه در فضای سنتی امکان پذیر است (مثلا 5 سال)، به نتیجه می رسند و به بازار می روند. البته ما اصراری نداریم که به این تیم ها، استارتاپ بگوییم و این تیم ها را بیشتر تیم های دانش بنیان می دانیم که در فضای یک شتاب دهنده رشد می نمایند.
وقتی یک تیم ایده و محصولش را به شتاب دهنده می آورد، چه تضمینی وجود دارد که ایده ها و فرمولاسیون تیم ها از طرف شتاب دهنده در اختیار تیم دیگری قرار نگیرد یا خودش اقدام به فراوری همان محصول نکند؟ چون شتاب دهنده هم پرسنل مورد احتیاج را دارد و هم زیرساخت ها.
این نگرانی برای بچه ها و تیم ها به شدت وجود دارد. ما برای برطرف این نگرانی بحث محرمانگی را مطرح نموده ایم و قرارداد می بندیم و حتی تعهد محضری می دهیم که نه خودمان روی آن محصول کار کنیم و آن را در اختیار تیم های دیگری قرار بدهیم.
هر از گاهی از رسانه های ملی، اعلام می گردد که داروی فلان بیماری صعب العلاج و خیلی خاص، توسط چند دانشجوی ایرانی کشف شد. این اخبار که با آب وتاب هم گفته می گردد، چقدر صحت دارد؟ آیا واقعا تیم های کوچک دانشجویی در حال رقم زدن کارهای بزرگی هستند و رسانه ها درست می گویند یا بیشتر شوآف رسانه ای محسوب است؟
برای آنالیز صحت و سقم این اخبار، باید به داروخانه مراجعه کنید. داروخانه جایی است که می توانید واقعیت فراوری داخل را آنجا لمس کنید؛ یعنی آنچه فراوری شده و در قفسه نشسته است. آنچه من در خصوص داروهای بیماری های خاص عرض کردم، مربوط به 26 قلم داروی بیوتک فراوری داخل است که در داروخانه های دانشگاهی (دولتی ها) موجود است.
سوال دیگر این است که آیا فراوری این 26قلم داروی بیوتک که توسط تیم های کوچک دانش بنیان صورت گرفته، کار بزرگی محسوب می گردد؟
بله، چون همین الان یعنی در سال 2019، تعداد فراورینمایندگان این داروها در جهان، به اندازه انگشتان یک دست است، چون تکنولوژی پیچیده ای دارند و قانون ثبت اختراع اعمال می گردد. از طرفی وقتی این داروهای ساخت داخل توسط فوق تخصص ها تجویز می گردد و صادرات هم صورت می گیرد، پس فراوریشان اتفاق مهمی محسوب می گردد.
ضمن اینکه از کلیت صنعت بیوتک، تا 90درصدش را می توانیم در ایران فراهم کنیم؛ یعنی صنعت وابسته ای نیست و بخش های مهمی از آن در ایران انجام می گردد. مگر در برخی از تجهیزات خیلی خاص و پیچیده که به صورت بین رشته ای فراوری می شوند. این نکته را هم اضافه کنم در جهان، کل داروهای حوزه بیوتک، 170 قلم است و اینکه در ایران 26 قلم فراوری شده، اهمیت زیادی دارد.
در طول سال، چه میزان صادرات داروی بیوتک از ایران انجام می گردد؟
حدود 50میلیون دلار.
صادرات داروی ایران به طور کلی چقدر است؟
بین 100 تا 150 میلیون دلار سالانه از ایران دارو صادر می گردد.
چه تصویری برای آینده پرسیس ترسیم نموده اید؟ یعنی می خواهید در آینده چه باشید و شما را به چه چیزی بشناسند؟
می خواهیم پرسیس از نظر دانش، در کشور رفرنس باشد. نه برای دانشجو بلکه برای شرکت های صنعتی؛ یعنی اینجا قطب علمی و تکنولوژی باشد که شرکت های بزرگ صنعتی هر جا در فرایندهای خود دچار مشکل شدند، برای دستیابی به دانش مورد احتیاجشان به پرسیس مراجعه نموده، پروژه ای با ما تعریف نمایند و مشکل شان حل گردد.
اهمیت این رفرنس شدن به ویژه برای آن 6 شرکتی که قبلا به آنها اشاره کردم، زمانی بیشتر معین می گردد که این شرکت ها می خواهند به بازار اروپا وارد شوند؛ یعنی در یک سطح کیفی بالا و بین المللی رقابت می نمایند و رفرنس بودن برای آنها، اهمیت زیادی برای پرسیس می نماید.
پس اینکه ما برای یک شرکت ایرانی که در اروپا فعالیت می نماید، رفرنس باشیم، در حالی که 10 یا حتی 20 سال به لحاظ عمری از آن کوچک تر هستیم، اتفاق مهمی است که ما در این شتاب دهنده به دنبال تحقق آن هستیم. همچنین الان شتاب دهنده های دیگری هم در حوزه بیوتک ایجاد شده اند و این به سرعت رشد ما هم یاری می نماید.
یک تصویر نهایی هم برای فارغ التحصیلان در نظر داریم. به این صورت که می خواهیم برای آنها یک راستا و یک سرزمین شانس باشیم؛ یعنی از دانشگاه به سمت فراوری بیایند. پس آن انگاره ذهنی و سنتی را که دانشجو از دانشگاه باید به مطب یا بیمارستان برود، تغییر می دهیم.
الان در پرسیس چند نفر کار می نمایند؟
145 نفر.
گفتی که وقتی تیم ها وارد پرسیس می شوند، به روند ثبت شرکت شان یاری می کنید. برای اینکه این شرکت ها دانش بنیان محسوب شوند، باید گواهینامه و لایسنس خاصی را پاس نمایند؟ کلا چه سازوکاری را باید طی نمایند؟
قبلا شرکت ها به عنوان دانش بنیان ثبت می شدند و با همین ترفند، خیلی از شرکت ها خود را به عنوان دانش بنیان صحبت کردند. بعد معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بیان کرد که محصول را دانش بنیان می کنیم؛ یعنی ممکن است یک شرکت، 10 محصول داشته باشد اما تنها یک محصولش دانش بنیان باشد.
این مسئله موجب شده که شرکت ها تنها بابت محصول دانش بنیان شان، معافیت مالیاتی دریافت نمایند. در حالی که قبلا بابت کل درآمدش، معافیت می گرفت و شاید بخشی از درآمدش مربوط به واردات یا کارهای بازرگانی می بود.
برای دریافت گواهی دانش بنیان بودن، محصول باید ویژگی هایی داشته باشد. کارگزاری از معاونت علمی می آید و محصول را آنالیز می نماید و حتما باید محصول، پیچیدگی فراوری داشته باشد و سهل الوصول نباشد. ضمن اینکه شرکت های دانش بنیان سطح یک، معافیت مالیاتی دارند یا برای عوارض گمرکی تخفیف می گیرند.
آخرین آماری که از تعداد شرکت های دانش بنیان در ایران دیده ام، تعدادشان بیش از 4600 شرکت بود. این تعداد احتیاج کشور است یا صرفا حباب است و شرکت ها برای معافیت مالیاتی این گواهینامه ها را گرفته اند؟
باز هم باید به خروجی ها نگاه کنیم؛ یعنی اگر توقع داشته باشیم که هر شرکت دانش بنیان حداقل یک محصول دانش بنیان فراوری نموده باشد، باید در مقابل نامش، اسم یک محصول دانش بنیان هم نوشته گردد. اگر چنین چیزی صورت گرفته باشد، الان باید حداقل 4600 محصول دانش بنیان در کشور فراوری شده و در بازار موجود باشد.
اگر چنین محصولاتی داریم، پس این اعداد صحیح است و این تعداد شرکت دانش بنیان هم، واقعیت دارد. خیلی خوب است که معاونت علمی، ستون جدیدی کنار اسم شرکت ها ایجاد کند به نام محصول و معینات محصول درج گردد و کاربر بتواند آن محصول را در بازار پیدا کند.
طی 3سالی که از فعالیت تان می گذرد، با چه چالش هایی روبرو بوده اید؟ یعنی اگر از شما بخواهند که سختی های کارتان را بگویید، به چه مواردی اشاره می کنی؟
من در حضور رئیس جمهور هم بیان کردم که به جز معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور، دستگاه های اجرایی کشور هنوز با ادبیات دانش بنیان و ادبیات استارتاپی آشنا نیستند. ساختارها هم ساختارهای تعریف شده ای برای استارتاپ ها و پروژ ه های دانش بنیانی نیست.
وقتی وارد وزارت بهداشت می شوید، اول می پرسند که فراورینماینده ای یا واردنماینده. بعد مدارکی می خواهند و تو را راهی صفی عریض و طویل می نمایند. انگار که یک شرکت 10ساله هستی. اگر یک شرکت چندین ساله را یک سال هم در صف نگه دارند، چون از محصولات دیگرش درآمد دارد، اموراتش می گذرد. اما چند جوان که همه زندگی شان به یک محصول بند است و درآمدی هم ندارند و شرکت شان نوپاست، چگونه باید یک سال در صف انتظار وزارت بهداشت بمانند؟ معینا چنین تیمی از هم می پاشد و کنار می رود.
شاید باورش سخت باشد اما ما تا سال گذشته، در حوزه دارو، قانونی داشتیم که مربوط به سال 1334 بود. الان اصلاحات جزئی صورت گرفته اما کلیاتش هنوز پابرجاست. بنابراین باید گیت جداگانه ای ایجاد گردد برای شرکت های دانش بنیان و استارتاپی که با قواعد همین شرکت ها در خصوصشان تصمیم گیری گردد.
وزارت بهداشت باید یک لاین مجزا برای شرکت های استارتاپی در نظر بگیرد. چنین لاینی را گمرک، دارایی، بانک و همه ارکان باید ایجاد نمایند. الان ما به هر کدام از نهادها و سازمان ها که مراجعه می کنیم، ما را با ایران خودرو و مینو و… می سنجند و همه ما را شرکت محسوب می نمایند بدون اینکه ویژگی هر کدام را در نظر بگیرند. با این شرایط، بچه ها به این نتیجه می رسند که در چنین وضعیتی نمی توان کار کرد و همان بهتر که اپلای کنیم و از ایران برویم.
برای تیم های حاضر در پرسیس هم انگار جهت دریافت سهم بازار، زمان بندی ویژه ای در نظر گرفته اید.
ما این نقشه راه را برای تیم ها ترسیم نموده ایم که در سال اول ورودشان به بازار، بهترین اتفاق این است که بتوانند 30درصد از سهم بازار را بگیرند و طی 3سال به 90درصد از سهم بازار برسند، چون بازار در دست نمونه خارجی است و نمونه ایرانی باید بتواند طی این مدت سهمش را از بازار بگیرد. هر چند آسان نیست اما شدنی است.
با توجه به پاسخی که به سوال قبل دادید، بحث دیگری هم مطرح می گردد. ما در طول این گفت وگو در خصوص اهمیت فراوری دارو توسط تیم های کوچک دانش بنیان و در مدت زمان اندک صحبت کردیم. اما بخش مهم دیگری هم وجود دارد به نام بازار فروش؛ یعنی تیم هایی که فراوری می نمایند، باید بتوانند بفروشند. حالا این بحث را همین جا نگه داریم و به موضوع فراگیری به نام وجود مافیا در بازار دارو و بازار سلامت ایران بپردازیم. تیم های کوچک دو یا سه نفره با روحیه و تفکر استارتاپی، چگونه قرار است در بازار غول پیکر سلامت ایران، فراوری نمایند و بفروشند؟ اصلا اینها قدرت عرض اندام دارند؟ ضمن اینکه قبل از پاسخ به این سوالات، بهتر است بگویید که شما هم وجود مافیا در بازار داروی ایران را قبول دارید؟
واقعا نمی دانم چگونه باید پاسخ بدهم چون کمی پیچیده است.
انگار می خواهی هوای همه را داشته باشی و خیلی صریح پاسخ نمی دهی.
نه! نمی دانم در خصوص مافیا چگونه پاسخ بدهم که صحیح باشد. اما صادقه باید بگویم که افراد و شرکت ها و هلدینگ های بزرگی در ایران داریم که خصوصی هم نیستند و دولتی هستند که بازار دارو را در اختیار دارند. بازار دارو، بازار بی رحمی است.
فرض کنید که یک شرکت، به عنوان یک هلدینگ بزرگ، 50 محصول دارد. حالا یک تیم استارتاپی، مشابه یکی از آن 50 محصول را فراوری می نماید. برای آن شرکت خیلی راحت است که آن یک محصول را با آفردادن به داروخانه ها، به صورت رایگان توزیع کند. پس آن تیم استارتاپی هیچ کاری در این شرایط نمی تواند بکند و شکست می خورد؛ یعنی می خواهم بگویم این شرکت ها می توانند چنین شیطنت های بازاریابی داشته باشند.
اسمش انحصارطلبی و حتی رانت خواری است نه شیطنت بازاریابی.
بله، می توان گفت انحصارطلبی یا هر اسم دیگری. این را هم بگویم که مافیای دارو بعد از مافیای اسلحه، بزرگ ترین مافیای جهانست. پس این مسائل وجود حقیقی دارد.
و در ایران هم هست؟
قطعا و نمی توان منکرش شد.
با این شرایط بچه های تازه کار نباید وارد بازار شوند؛ یعنی اصولا هر حرکتی بی نتیجه است. چه راهکاری برای ورود به چنین بازاری وجود دارد؟
چند سناریو می توان در نظر گرفت که همکاری با این شرکت های بزرگ، مهم ترین راهکار است. این همکاری می تواند در قالب فروش محصول به این شرکت ها، همکاری با آنها و فراوری محصول مورد احتیاج این شرکت ها باشد. بچه ها باید با این شرکت توافق نمایند.
چون شرط حیات مطرح است آیا شرکت های استارتاپی با آنها توافق می نمایند؟
چون این شرکت ها معمولا سهم قابل توجهی می گیرند؛ یعنی حتی تا 70درصد. بچه ها معمولا نمی خواهند زیر بار این سهم خواهی بروند. در حالی که این 70درصد، تضمین زنده بودن شان است. این الان قاعده بازی در این بازار است و اگر تیم های کوچک به شرکت ها و سرمایه گذاران بزرگ بازار وصل شوند، می توانند از خدمات شرکت های پخش آنها، از خدمات بازاریابی و تبلیغات شان و… استفاده نمایند؛ یعنی این سکه، یک روی مثبت هم دارد. هر چند آن سهم خواهی هم وجود دارد.
من معمولا به بچه ها توصیه می کنم که به ازای زنده ماندن این سهم را بدهند، چون فروش شان چندین برابر شده و کسب وکارشان تضمین می گردد.
منبع: مجله شنبه